هوش مصنوعی: متن بالا یک شعر زیبا و پراحساس درباره رسیدن فصل بهار و نوروز است. شاعر با توصیف طبیعت زیبا، شادی و نشاط این فصل را ستایش می‌کند و از گل‌ها، بلبل‌ها، باده و شادی‌های این ایام سخن می‌گوید. همچنین، شاعر به عشق و احساسات درونی خود نیز اشاره می‌کند.
رده سنی: 12+ متن یک شعر کلاسیک است که از مفاهیم طبیعی و عاشقانه استفاده می‌کند و هیچ محتوای نامناسب برای نوجوانان ندارد. با این حال، برخی از مفاهیم مانند باده ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۹۷

لشکر نوروز بصحرا رسید
موسم شادیّ و تماشا رسید

ز آمدن گل ببشارت ز پیش
عید رسید اینک و زیبا رسید

روزه شبانگاه بزد طبل کوچ
بر سر این طارم مینا رسید

بادة نوروز و گلشن همرهند
عید مبارک نه بتنها رسید

در چمن از بس خوشی و رنگ بوی
موکب گل یا برسد، یا رسید

باده بیاور که درین انتظار
جان پیاله بلب ما رسید

سرو چو زد دست در آزادگی
لاجرمش کار ببالا رسید

شاخ شکوفه ست ثریّا وزین
نعرۀ بلبل بثریّا رسید

لاله چو من خیمه بکهسار زد
تا بدلش آتش سودا رسید

داشت صبا بوی سر زلف یار
نیم شبان دوش چو اینجا رسید

آن همه آسایش و راحت چه بود؟
کز دم آن باد بدلها رسید

الحق از آنها که ز روی تم
پار بروی گل رعنا رسید

گفتم ازین پس نزند رای باغ
شکر که امسال بما وا رسید

بوی گل و نعرۀ بلبل ز باغ
چون سخن من بهمه جا رسید
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.