هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و جدایی میگوید و بیان میکند که معشوق به دیگری روی آورده است. او از ناپایداری و بیوفایی معشوق شکایت دارد و میگوید که با وجود آگاهی از بدیهای معشوق، باز هم دل به او داده است. شاعر همچنین اشاره میکند که در راه عشق، هر لحظه درد و رنج تازهای وجود دارد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عاشقانهای است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، احساسات عمیق و غمانگیز بیانشده در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۹۸
می شنوم باز که باری دگر
رغم مرا کرده یی یاری دگر
نیست قرارت بر من تا ترا
با دگری هت قراری دگر
تو بکنار دگران وز تو من
در هو بوس و کناری دگر
باز سرا کار نو آورده یی
اینت دگر ره سرو کاری دگر
نیک بدانست که ما جز بدی
از تو نکردیم شکاری دگر
دل بتو دادن نه صوابست، لیک
رفت ازین نوبت باری دگر
دل ز غم ار خون شودم گو که شود
نیست جز این کارش کاری دگر
خوش نبود الحق در راه عشق
هر نفسی تازه شماری دگر
ورنه توانم که کنم رغم تو
به ز تو یا همچو تو یاری دگر
رغم مرا کرده یی یاری دگر
نیست قرارت بر من تا ترا
با دگری هت قراری دگر
تو بکنار دگران وز تو من
در هو بوس و کناری دگر
باز سرا کار نو آورده یی
اینت دگر ره سرو کاری دگر
نیک بدانست که ما جز بدی
از تو نکردیم شکاری دگر
دل بتو دادن نه صوابست، لیک
رفت ازین نوبت باری دگر
دل ز غم ار خون شودم گو که شود
نیست جز این کارش کاری دگر
خوش نبود الحق در راه عشق
هر نفسی تازه شماری دگر
ورنه توانم که کنم رغم تو
به ز تو یا همچو تو یاری دگر
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.