هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از ناامیدی‌ها و رنج‌های عاشقانه خود می‌گوید. او از بی‌وفایی معشوق، زیبایی‌های او، و تلاش‌های بی‌ثمر خود در عشق سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به مخالفت عقل با پیروی از دل دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و تضاد عقل و دل نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۱۷

چه جفا بود کز آن ترک ختن نشنیدم
چه محالات کز آن عهد شکن نشنیدم

هر کسی را گوید کو را دهنی هست، و لیک
من بسی جستم و جز نام دهن نشنیدم

تا بدیدم که سمن رنگ رخش بر خود زد
پس از آن پیش چمن بوی سمن نشنیدم

راز زلف تو اگر چه ز صبا فاش شدست
من حکایت بجز از مشک ختن نشنیدم

راستی راسخن قدّ تو هر جا که برفت
بجز آزادی از سر و چمن نشنیدم

دوش بگذشتم و دشنام همی داد مرا
خدمتش کردم و پنداشت که من نشنیدم

گر چه لعلش ز سر ناخوشیی آن می گفت
من از او خوش تر از آن هیچ سخن نشنیدم

عقل آن روز که من بر پی دل می رفتم
گفت: کانجا نه صوابست شدن،نشنیدم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.