هوش مصنوعی: این شعر از شکستن پیمان و عهدشکنی سخن می‌گوید و به رفتارهای ناپایدار و ناسازگارانه اشاره دارد. شاعر از عادت‌های ناپسند مانند شکستن عهد، فریبکاری، و تلخ کردن شیرینی‌ها انتقاد می‌کند و احساس درد و اندوه ناشی از این رفتارها را بیان می‌دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاطفی پیچیده و انتقادی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتر نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند عهدشکنی و فریب ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۲۹

نگارا چند ازین پیمان شکستن
ز پیشانی دل سندان شکستن

کمان ابروان در هم کشیدن
وزو در جان من پیکان شکستن

سر زلف تو ان نا تندرستت
که باشد عادتش پیمان شکستن

لبت را رسم باشد گاه خنده
گهر را کار در دندان شکستن

شکر را عیش شیرین تلخ کردن
قدح را خنده اندر جان شکستن

دهانت راست عادت وقت گفتار
زشکّر پستۀ خندان شکستن

دلم زندان غم گشتست و این راست
همیشه عادت زندان شکستن

چه مردی باشد اندر عهد بستن
به دشواری و پس آسان شکستن

بدین سستی که پیمان تو باشد
به یک ساعت دو صد بتوان شکستن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.