هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و علاقه‌اش به یار خود سخن می‌گوید و زیبایی‌های او را توصیف می‌کند. او از نازکی و ظرافت یارش می‌ترسد و از دیگران می‌خواهد که به یارش نگاه نکنند. در پایان، شاعر به خواسته‌اش برای بوسیدن یارش اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن مناسب نباشد. همچنین، استفاده از برخی اصطلاحات و مفاهیم ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۴۱

لب و دندان یار من نگرید
خوشی روزگار من نگرید

تیر دیدی که در کمان باشد
قامتش در کنار من نگرید

اختیار منست خوبی او
خوبی اختیار من نگرید

ترسم از نازکی برنجد اگر
تیز در روی یار من نگرید

نظر از چشم من اوام کنید
هرکه اندر نگار من نگرید

یا چو در روی او نگاه کنید
باری هم از شمار من نگرید

دوش هندی خویش خواند مرا
اینهمه اعتبار من نگرید

بوسه یی خواستم همی ز لبش
گفت: خه! کار و بار من نگرید

با دهانت فتاد بوسۀ من
چشم بد دور کار من نگردی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.