هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، زیبایی معشوق و تأثیر عمیق او بر عاشق را توصیف میکند. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند آفتاب، نور، و آب حیات، جذابیت چهره و موهای معشوق را ستایش میکند. همچنین، اشارهای به تأثیر معنوی معشوق و رنجهای عاشق در فراق او دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم عمیق عرفانی نیازمند سطحی از بلوغ فکری است.
شمارهٔ ۱۴۰
رویی، چگونه رویی؟ رویی چو آفتاب
زلفی، چگونه زلفی؟ هر حلقه یی و تابی
هر پرتوی ز رویت، در چشم عقل نوری
هر حلقه یی ز زلفت، در حلق جان طنابی
گر عکس عارض تو، بر صحن عالم افتد
گردد ز سایۀ او، هر ذرّه آفتابی
آب حیات کبود؟ خلد برین چه باشد
بر روی تو نگاهی ، بر یاد تو شرابی
در دور چشم مستت، هست از شراب فتنه
افتاده همچو نرگس ، هر گوشه یی خرابی
آن چشم نرگسین را، از خواب خوش برانگیز
تا هر زمان نبیند، در راه فتنه خوابی
بر جان عاشقانت، بخشایش ار نیاید
گه گاه چشم بد را، بر میفکن نقابی
در خشک سال هجران، هو دولت رخ تست
گر هیچگونه ماندست، در چشم بنده آبی
هر کس که پرسد از من، احوال سوزیانم
باشد سرشک خونین، حاضرترین جوابی
زلفی، چگونه زلفی؟ هر حلقه یی و تابی
هر پرتوی ز رویت، در چشم عقل نوری
هر حلقه یی ز زلفت، در حلق جان طنابی
گر عکس عارض تو، بر صحن عالم افتد
گردد ز سایۀ او، هر ذرّه آفتابی
آب حیات کبود؟ خلد برین چه باشد
بر روی تو نگاهی ، بر یاد تو شرابی
در دور چشم مستت، هست از شراب فتنه
افتاده همچو نرگس ، هر گوشه یی خرابی
آن چشم نرگسین را، از خواب خوش برانگیز
تا هر زمان نبیند، در راه فتنه خوابی
بر جان عاشقانت، بخشایش ار نیاید
گه گاه چشم بد را، بر میفکن نقابی
در خشک سال هجران، هو دولت رخ تست
گر هیچگونه ماندست، در چشم بنده آبی
هر کس که پرسد از من، احوال سوزیانم
باشد سرشک خونین، حاضرترین جوابی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.