هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد عشق و فراق میگوید و از تنهایی و آوارگی شکایت میکند. او از غم فراق و انتظار دیدار معشوق سخن میگوید و آرزوی مرگ یکباره یا بوسهای از معشوق را دارد تا از این رنج رهایی یابد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه، غم و اندوه، و تمایل به مرگ است که برای درک کامل آن به بلوغ عاطفی و فکری نیاز دارد. این موضوعات ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامناسب باشد.
شمارهٔ ۱۵۱
گر بخواهی کشتنم یکبارگی
رحمتی آخر برین بیچارگی
عشق می بایست ما را، بس نبود
محنت تنهایی و آوارگی ؟
در فراقت جز غمم غموخواره نیست
وای آنکش غم کند غمخوارگی
می کنم نظّارۀ رویت ز دور
جز درودی نیست بر نظّارگی
کشتیم در انتظار بوسه یی
ای بکنیم گرم کرده بارگی
یابده بوسی و جانم زنده من
یا بکش تا وارهم یکبارگی
رحمتی آخر برین بیچارگی
عشق می بایست ما را، بس نبود
محنت تنهایی و آوارگی ؟
در فراقت جز غمم غموخواره نیست
وای آنکش غم کند غمخوارگی
می کنم نظّارۀ رویت ز دور
جز درودی نیست بر نظّارگی
کشتیم در انتظار بوسه یی
ای بکنیم گرم کرده بارگی
یابده بوسی و جانم زنده من
یا بکش تا وارهم یکبارگی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.