هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تنهایی و خلوت خود می‌گوید و از نداشتن همصحبت و حریف شکایت می‌کند. او از شراب و موسیقی به عنوان همراهان خود یاد می‌کند و آرزو می‌کند که کسی باشد تا با او به گفتگو و عشرت بپردازد. متن پر از تصاویر شاعرانه و احساسات عمیق است.
رده سنی: 18+ اشاره به مصرف شراب و مستی، همچنین مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۵۲

منم امروز و یکی مطرب و جایی خالی
شیشه یی پر ز می و صحن سرایی خالی

خانه یی خرد، و لیکن چون نگارستانی
خوش و از زحمت هر خانه خدایی خالی

نرد و شطرنج بدست آید و در شیوۀ خویش
راستی نیست هم از برگ و نوایی خالی

خیز جانا و بیا تا سه بسه بنشینیم
که نباشند حریفان ز بلایی خالی

بوفا بر تو که تنها بخرامی زیراک
نبود روی رقیبان ز جفایی خالی

با تو در خلوت خواهم که کنم عشرت از آنک
بر ملاعیش نباشد زربایی خالی

مطرب، انصاف درین مجلس هم زحمت ماست
لیک هم خوش نبود از دف و نایی خالی

تا کنم بر رخ تو همچو صراحی ز شراب
مغز و اندیشه زهر رنج و عنایی خالی

به ادب می کنمت خدمت از آن سان که بود
حرکاتم همه از چون و چرایی خالی

دست مال سر زلف ار نکنم گه گاهی
بود از خدمت مالیدن پایی خالی

لیک اگر از سر مستی دهمت بوسه مرنج
فعل مستان نبود خود ز خطایی خالی

ور ببر در کشمت هست هم از جا بمرو
بهر این کار بکار آید جایی خالی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.