هوش مصنوعی: این شعر به ستایش حکمران زمانه می‌پردازد و قدرت و نفوذ او را با تصاویر بلاغی و استعارات پیچیده توصیف می‌کند. شاعر از عدالت، کرم، و عظمت حاکم سخن می‌گوید و در مقابل، دشمنانش را ضعیف و خوار تصویر می‌کند. همچنین، به رابطه‌ی بندگی و اخلاص شاعر نسبت به حاکم اشاره دارد و از تقدیر و گردش روزگار نیز سخن می‌گوید.
رده سنی: 18+ این متن دارای مفاهیم پیچیده‌ی ادبی، استعارات عمیق، و اشارات سیاسی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر مانند شکنجه و خشونت ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۱ - ایضاً له

پناه و قدوۀ حکّام عصر صدر جهان
تویی که حکم ترا روزگار محکومست

محیط دایرۀ چرخ با جلالت تو
چو نقطه ییست که در ذهن عقل موهومست

ز پهلوی کرمت آرزو شکم پر کرد
بدان صفت که کنون حاجتش به هاضومست

چنان مسخّر رای تو گشت شمع فلک
که در تصرّف او همچو پارۀ مومست

بیاد خلق تو بر دست نو بهار نهند
شقایقی که بصورت رحیث مختومست

پیاپی از چه فتد عطسه های صبح ارنه
ز نفحۀ گل خلقت سپهر مزکومست

بر مهابتت ار لاف پر دلی زد شیر
تو عفو کن هذیانات او که محمومست

زر از دورویی و زردی بدشمنت ماند
از آن زنکبت ایّام خوار و مظلومست

گهی شکسته بود گاه بسته گاه ز ده
گهی ز سیلی و گاه از تپانچه مرحومست

گهی بخنجر گازش میان دو نیم کنند
گهی ز دست ترازو بسنگ مرجومست

کهش برستۀ بازار در کشند بروی
گهش در آتش سوزان مقام معلومست

گه از شکنجّ سکّه رخش پر آژنگست
گهیش چهره ز دندان گاز مثلومست

گهیش خرج کنند و گهیش دفن کنند
ببین مشابهت دشمنت که چون شومست

جوامع هنر بنده حرص خدمت تست
اگر چه حرص بنزدیک عقل مذمومست

چو من ز چرخ کنم استزادتی گوید
دگر چه باید آنرا که خواجه مخدومست؟

مرا ز حلقۀ درست چو حلقه بر در زد
فلک که خود بچنین کارکرد موسومست

خلوص معتقد بنده اندرین خدمت
جهانیان را در سلک علم منظومست

چنین که حرمان بر حال بنده مستولیست
چه جای جبّه و دستان وورسم و مرسومست

ز خاک پای تو کش می برند دست بدست
ببین که مردم چشمم چگونه محرومست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰ - و قال ایضآ فیه ویصف الازار و الخشبه الموضوعه فی داره
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲ - و له فی المولی رکن الدّین مسعود و انفذها بخوارزم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.