۲۵۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۸ - وله ایضا

سرفرازا خدای عزّ وجل
بتو اقبال بی تناهی داد

این چنین دولت اکتسابی نیست
که ترا قدرت الهی داد

عصمت خون و مال خلق تویی
همه عالم برین گواهی داد

بخدایی که فیض انعامش
جان و روزی مرغ و ماهی داد

حکمت او ترا به استحقاق
ملک بخشید و پادشاهی داد

که بده داد من ز دست خری
که به رویم لباس کاهی داد

مال من بستد و ، بداد بدان
از مناهیّ و از متنهی داد

عوض زرّ سرخ و سیم سپید
زرد رویی و دل سیاهی داد

از که باشد امید مظلومان
گر تو یاری من نخواهی داد؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹ - ایضاً له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.