هوش مصنوعی: این شعر از عشق و رنجش ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از تأثیر قلم معشوق بر خود می‌نالد که گویی قصد جانش را دارد. او از غم‌ها و رازهای نهفته در دلش می‌گوید و اشاره می‌کند که معشوق با وجود سبکی و بی‌اعتنایی، بار سنگینی بر دوش او گذاشته است. شاعر همچنین از دیوانگی و سودای عشق سخن می‌گوید و از معشوقی می‌نالد که با رفتارش باعث رنجش او شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و دیوانگی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۰۴ - وله ایضا

نیک درخط شده ام از قلمت
که مرا قصد بجان می دارد

عثرات من غمگین از بر
همه چون آب روان می دارد

همه در روی رهی می گوید
هر چه طبع تو نهان می دارد

با همه سر سبکی کوراهست
سر بر این خسته گران می دارد

یک زبانست بید گفتن من
ورچه دایم دو زبان می دارد

شبروی می کند اندر خط تو
راه بر خسته دلان می دارد

بامنش رای سیه کاریهاست
راستی را سر آن می دارد

گرچه از غایت صفرا باشد
که زبان تلخ چنان می دارد

در سرش چیزکی از سودا هست
کنده بر پای از آن می دارد

هست دیوانه تر از من صدره
که ز دست تو فغان می دارد

مدهش از پی سودا ترشی
که به سوداش زیان می دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳ - ایضاً له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۵ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.