هوش مصنوعی: شاعر از شنیدن اینکه مخدوم اهل هنر شعرش را با ذوق شنیده و از آن لذت برده، خوشحال است. مخدوم ابتدا با اشتیاق شعر را پذیرفت و تحت تأثیر آن قرار گرفت، اما بعداً به نظر می‌رسد که از قدردانی و ادامه‌ی توجه به شاعر غافل شده است. شاعر از این بی‌توجهی اظهار تأسف می‌کند و نمی‌داند چه چیزی باعث سکوت مخدوم شده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عرفانی و اجتماعی پیچیده‌ای است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات عمیق ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۰۸ - ایضا له

شنیدم که مخدوم اهل هنر
به سمع رضا شعر من گوش کرد

به ذوقی تمام آن شراب گران
که من داده بودم سبک نوش کرد

چو سرمست شد فکر تش زان شراب
که جان را به یک جرعه بیهوش کرد

بشد با عروسان افکار من
دو دست قبول اندر آغوش کرد

ولیکن چو کابینشان خواست کرد
به اقبال من خود فراموش کرد

ز بخشش همی راند کلکش سخن
ندانم مر او را که خاموش کرد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۷ - ایضا له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۹ - ایضاً له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.