هوش مصنوعی: این متن یک شعر یا مناجات عرفانی و اخلاقی است که در آن شاعر از عظمت و جلالت معشوق یا پروردگار سخن می‌گوید و به بیان نیاز و احتیاج خود می‌پردازد. او از ناتوانی‌های خود در برابر عظمت معشوق و نیاز مفرط خود به لطف و مرحمت او سخن می‌گوید. همچنین، شاعر به مسائلی مانند قناعت، دوری از طمع، و پذیرش تقدیر اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، استفاده از صنایع ادبی و واژگان پیچیده ممکن است برای نوجوانان زیر 16 سال نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۳۱ - ایضاً له

ای سروری که زیبد ، کز نعل مرکب تو
در دست و پای دولت، خلخال و پاره باشد

خورشید چرخ پیما ، با آن شکوه و هیبت
در موکب جلالت ، خود یک سواره باشد

در معرضی که خشمت ، آهخت تیغ کینه
زوبین تیر آرش ، یک گوشت خواره باشد

در چشم عقل خصمت ، هم شوکتی ندارد
چون گل بزیر دامنش ، ار صد کناره باشد

پیراهنی که شاید، بالای همّتت را
ماه نوش بود زه ، مهرش قواره باشد

دانی که این دعاگو ، با احتیاج مفرط
ار لجّۀ مطامع ، چون برکناره باشد

از نوک خار سوزن ، هم عاریت نخواهد
چون گل لباس عیشش، گر پاره پاره باشد

با این همه معانی ، کز بام چرخ ازرق
بر دختران طبعم ، اختر نظاره باشد

هر تیر نکته کان جست ، از شست خاطر من
بر هفت عضو اقلیم ، آنرا گذاره باشد

گرفی المثل چوسفره ، از نان کنم شکم پر
از احتشام طبعم ، با گوشواره باشد

مپسند کز تو باشم ، من در جوال عشوه
از تو دگر کسانرا ، زر در غواره باشد

این بارکش دل من ، کز آهنست گویی
تا چند از جنابت ، دروا چو ناره باشد

گر تربیت نیاید ، چون من کسی زجودت
از لطف بنده پرور ، خود کس چکاره باشد

عمری بوعده بودم ، فرجام نا امیدی
تاریخ خاطر من ، باری دوباره باشد

نه هیچ بوی جاهی ، نه هیچ رنگ مالی
محرومیی بدینسان ، بس آشکاره باشد

زین لفظهای شیرین ، وین نکته های موزون
کز وی چو موم گردد ، گر سنگ خاره باشد

بسیار عرضه کردم ، یک جو نگردد سودم
کس را درین چه تاوان؟ این از ستاره باشد

ترک صداع کردم ، خاموش گشتم آری
حرمان چو غالب آمد ، آنرا چه چاره باشد؟
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۰ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۲ - ایضا له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.