هوش مصنوعی: این شعر از صدری سخن می‌گوید که بدون کمک دیگران نمی‌تواند از جای برخیزد. قضا و قدر با آسمان بارها گفته که از فرمان او سرپیچی نکن. حکمت مانند بازوی کمان چرخ است که همه چیز را به هم پیوند می‌دهد. هر کس که عقل در سر دارد، از انعام تو خون در رگ‌هایش جاری است. شاعر به یاد جبّه‌ای که سال گذشته به او داده‌اند می‌افتد و امسال آرزو دارد جبّه و دستاری بر سر بگیرد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و ادبی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌باشد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی قدیمی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۰۶ - وله ایضا

ایا صدری که بی عون سخایت
ز زانو بر نمی دارد هنر سر

قضا با اسمان صد بار گفتست
که از فرمان او بیرون مبر سر

کمان چرخ را بازوی حکمت
چو چنبر آورد در یکدگر سر

ز انعام تو دارد خون در رگ
هر آنکس را که باشد مغز درسر

بدان جبّه که پارم داده بودی
مرا بفراشتی از ماه و خورسر

همی گردد مرا در سرکه امسال
ستانم جبّه و دستار بر سر
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۵ - ایضا له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۷ - ایضا له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.