هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رها کردن رسم و آیین سروران قدیمی شکایت دارد و بیان می‌کند که نه تنها چاکران دیگر مورد ظلم قرار گرفته‌اند، بلکه حتی در آسمان نیز علاوه بر ماه و خورشید، ستارگان دیگری وجود دارند. او همچنین به وجود توصدگران (ثروتمندان) زیاد اشاره می‌کند و می‌گوید که هنر و فضل و شعر همه یکسان شده‌اند و او نیز مانند دیگران است. در نهایت، شاعر از جور روزگار شکایت می‌کند و می‌گوید که این نیز بر مشکلاتش اضافه شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم انتقادی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به ظلم و جور ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۰۷ - ایضا له

سر فرازا چرا رها کردی
رسم و آیین سروران دگر؟

نه هر آنکس که چاکریّ تو یافت
رفت در خون چاکران دگر؟

بر فلک گر چه ماه و خورشیدند
نیز هستند اختران دگر

در سرای توصد گران بیشند
بر سرش گیر یک گران دگر

هنر و فضل و شعر یکسونه
هستم آخر چو آن خران دگر

بر من از روزگار جور بسیست
نهم این نیز هم بر آن دگر
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۶ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۸ - ایضا له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.