هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از زندگی ناخوشایند و دل مشوش خود مینالد. او از زخمهای حوادث و دردهای زندگی سخن میگوید و بیان میکند که در تمام عمرش آرامش را تجربه نکرده است. همچنین، او از مردم میخواهد که به حالش ترحم کنند، زیرا گریههایشان تنها بر آتش غم او میافزاید.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مضامین عمیق غم و ناامیدی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین و نامناسب باشد. درک کامل این مفاهیم نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه زندگی دارد.
شمارهٔ ۲۷۴ - وله ایضا
آه از این زندگیّ ناخوش من
وز دل و خاطر مشوّش من
سپر زخم حادثات شدست
دل پر تیر همچو ترکش من
در همه عصر خویش نشنیدست
بوی راحت دل بلاکش من
طمع خوشدلی ندارم از آنک
روز خوش کرده است شب خوش من
هم عفاالله مردم چشمم
کآبکی میزند بر آتش من
وز دل و خاطر مشوّش من
سپر زخم حادثات شدست
دل پر تیر همچو ترکش من
در همه عصر خویش نشنیدست
بوی راحت دل بلاکش من
طمع خوشدلی ندارم از آنک
روز خوش کرده است شب خوش من
هم عفاالله مردم چشمم
کآبکی میزند بر آتش من
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۳ - ایضا له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۵ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.