۲۲۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸۷ - .له ایضا

آن زن که پریر آمد در عقد نکاحت
بر مدحت او بود زبان در دهن تو

از بس که برو مهر تو می دیدم گفتم
کین زن ز برای تو برید کفن تو

امروزش دیدم خط بیزاری در دست
نفرینش دمادم شده بر جان و تن تو

امساک به معروف نکردیش همانا
معروف با امساک نبودست زن تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۶ - ایضا له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۸ - ایضا له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.