هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از زنی میگوید که به عقد او درآمده است. ابتدا از محبت و ستایش او سخن میگوید، اما سپس به بیمهری و نفرینهای همسرش اشاره میکند و از رفتار ناخوشایند او گلایه میکند.
رده سنی:
18+
متن حاوی مفاهیم پیچیدهای مانند روابط عاطفی، ازدواج و تعاملات انسانی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین ممکن است برخی از مضامین مانند نفرین و شکایت برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۲۸۷ - .له ایضا
آن زن که پریر آمد در عقد نکاحت
بر مدحت او بود زبان در دهن تو
از بس که برو مهر تو می دیدم گفتم
کین زن ز برای تو برید کفن تو
امروزش دیدم خط بیزاری در دست
نفرینش دمادم شده بر جان و تن تو
امساک به معروف نکردیش همانا
معروف با امساک نبودست زن تو
بر مدحت او بود زبان در دهن تو
از بس که برو مهر تو می دیدم گفتم
کین زن ز برای تو برید کفن تو
امروزش دیدم خط بیزاری در دست
نفرینش دمادم شده بر جان و تن تو
امساک به معروف نکردیش همانا
معروف با امساک نبودست زن تو
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۶ - ایضا له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۸ - ایضا له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.