۲۷۰ بار خوانده شده

بخش ۲۸ - اهلیّت باده خواران

چو می روح بخشی نیاید به دست
دریغا که بر دستِ نا کس بُدست

عذابی شدیدست و رنجی عظیم
ز دستِ مخالف شرابِ حمیم

اگر جان شیرین دهندت به زور
ز دست ترش روی تلخ است و شور

زبانی دوزخ حریفِ بَدست
تو زو در عذابی و او از خودست

بتر از بتر چیست بدمستِ لُنب
کنارت پر افعیست برخود مَجُنب

به لاحول ابلیس را دور کن
به کسنی مداوای محرور کن

مده خرس را آب خضر ای پسر
که جز مُهره بر خر نزیبد گهر

چرا مفتیان می کنندش حرام
سخن راست بشو زپس احترام

دریغ است در کونِ خر ریختن
از آن شد سزایِ برآویختن

مگر مریم انگورِ آبستن است
که روحش درون همچو جان در تن است

چو از روح محض است آبستنیش
چرا زیر پای خران افکنیش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۷ - آیین اهل عراق
گوهر بعدی:بخش ۲۹ - سخا به مستی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.