هوش مصنوعی: این متن یک گفتگوی شاعرانه بین دو نفر است که در آن یکی از عشق، غم و ملامت، و درد هجران می‌گوید و دیگری پرسش‌هایی را مطرح می‌کند. شخص اول ابراز می‌کند که عاشق جمال طرف مقابل است و از هجران رنج می‌برد. این گفتگو پر از احساسات عاشقانه و دردهای روحی است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شاعرانه ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۱۵ - درد بی حدّ

گفتا کیی توبا ماگفتم کمین غلامت
گفتا مگر تومستی گفتم بلی زجامت

گفتا چه پیشه داری گفتم که عشقبازی
گفتا که حالتت چیست گفتم غم و ملامت

گفتا که چیست حالت گفتم که حال شاکر
گفتا کجا فتادی گفتم میان دامت

گفتا زمن چه خواهی گفتم که درد بی حدّ
گفتا که درد تا کی گفتم که تا قیامت

گفتا چه می پرستی گفتم جمال رویت
گفتا چه داری با من گفتم بسی ندامت

گفتا چگونه بی من گفتم که نیم بِسمِل
گفتا چه چیز داری گفتم همه غرامت

گفتا چرا گدازی گفتم زبیم هجرت
گفتا که با که سازی گفتم به یک سلامت

گفتا که کیست محیی گفتم همان که دانی
گفتا نشان چه داری گفتم که صد علامت
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴ - الله گو
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶ - آه از آن ساعت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.