هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به توصیف زیبایی‌های معشوق و ابراز عشق و علاقه‌ی شاعر به او می‌پردازد. شاعر با ذکر جزئیات ظاهری معشوق، مانند چشم‌های مخمور، زلف‌های مشکین، لبان باریک و دهان شیرین، زیبایی‌های او را ستایش می‌کند. همچنین، شاعر از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند و حتی حاضر است برای این عشق از دین خود بگذرد. در پایان، شاعر با اشاره به مگس‌هایی که به دور شیرینی می‌چرخند، به ناکامی خود در رسیدن به معشوق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل‌درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات مانند «که گرم به کفر گویی که برو بگردم از دین» ممکن است نیاز به تفسیر و توضیح داشته باشند که برای گروه‌های سنی پایین مناسب نیست.

شمارهٔ ۱۰۳۱

خوش است آن دو چشمِ مخمور و خوش آن دو زلفِ مشکین
خوش است آن لبان باریک و خوش آن دهانِ شیرین

خوش است آن بر و بنا گوش و میانِ طاق ابرو
خوش است آن بن دو بازو و سرو دو دستِ سیمین

عجب از کسی بمانم که بدید و خواهد اکنون
که دگر جهان ببیند به دو دیده جهان‌بین

به حیاتِ اهل معنی که تصوّرم نبندد
چو تو صوتی که باشد به نگارخانۀ چین

به هر امتحان که خواهی بکن التماسِ خدمت
که گرم به کفر گویی که برو بگردم از دین

به قیاس احتیاجم نبود به صورِ محشر
ز لحد برآورم سر چو تو بگذری به بالین

تو اگر چه پادشاهی نظری به کِهتران کن
که بزرگ‌زادگان را هنرست شرطِ تمکین

نه نزاری فضولی که به مرگ خود نمیری
به تو پیش ازین بگفتم پسِ کارِ خویش بنشین

چو مگس دو دست بر سر بنشسته در برابر
که نمی‌دهند شکّر به تو شوربخت شیرین
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.