هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دل‌باختگی سخن می‌گوید و حالات روحی خود را در فراق معشوق توصیف می‌کند. او از غم‌ها و شورهای دیرینه می‌گوید و احساس می‌کند که از خود بیگانه شده است. همچنین، از رقیب و حسادت به او یاد می‌کند و آرزوی دیدار معشوق را دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۰۷۳

باز آمده ای سری در آشفته
ترک همه نام و ننگ خود گفته

بر هر سر کوچه ی گلی دارم
بر خاک ز خون دیده بشکفته

از بس که به فکر دوست مشغولم
از خویشتنم ملال بگرفته

گر باز نظر کند به باغستان
من مست چو بلبلان آشفته

در شورم و غصه های دیرینه
آغاز کنم به نکته ای سفته

او گوش نهاده بر سماع من
من خویشتن از رقیب بنهفته

هیهات اگر رقیب را بینم
آویخته هم چو خوشه از چفته

تا کی کوشد نزاری مسکین
جانی به لب آمده، دلی رفته
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.