هوش مصنوعی:
این متن یک غزل عاشقانه است که در آن شاعر از دوری و فراق معشوق شکایت میکند و از او میخواهد که بازگردد. شاعر بیان میکند که بدون هیچ گناهی از او رنجیده و اکنون در فراقش به جان آمده است. او از خاطرات شیرین گذشته یاد میکند و امیدوار است که معشوق صدای نالهاش را بشنود و بازگردد. شاعر همچنین از رازهایی که با معشوق در میان گذاشته سخن میگوید و از او میخواهد که این رازها را فاش نکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات بهکاررفته در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی عاطفی دارد تا بهطور کامل درک شود.
شمارهٔ ۱۰۸۶
ای ترکِ ما گرفته پیوندِ ما بریده
آخر ز ما چه دیدی ای نور هر دو دیده
بی موجبِ گناهی از ما به خشم رفته
بازآ که در فراقت کارم به جان رسیده
آرام جان برفته ترکِ وفا گرفته
ممکن بود که باشد هرگز دل آرمیده
مسکین دلم ببرده با خویشتن به برده
او خود ز دامِ زلفت کی بود سر کشیده
بنگر چه گونه باشد اکنون که بوده باشم
از گوشة دهانت سد چاشنی چشیده
جانم به لب رسیده در آرزوی رویت
اول که بودم از تو آوازه ای شنیده
گرچه نیی ز چشمم یک دم برون ولیکن
صاحب نظر نگیرد نادیده هم چو دیده
گر ناله نزاری روزی رسد به گوشت
چون بشنوی نگیری بر خویش ناشنیده
رازی که با تو دارم سرّی که با تو گفتم
زنهار تا نگویی با هیچ آفریده
میدار یاد ما را ما خود کهایم بی تو
ناممکن است از تو امّید ما بریده
آخر ز ما چه دیدی ای نور هر دو دیده
بی موجبِ گناهی از ما به خشم رفته
بازآ که در فراقت کارم به جان رسیده
آرام جان برفته ترکِ وفا گرفته
ممکن بود که باشد هرگز دل آرمیده
مسکین دلم ببرده با خویشتن به برده
او خود ز دامِ زلفت کی بود سر کشیده
بنگر چه گونه باشد اکنون که بوده باشم
از گوشة دهانت سد چاشنی چشیده
جانم به لب رسیده در آرزوی رویت
اول که بودم از تو آوازه ای شنیده
گرچه نیی ز چشمم یک دم برون ولیکن
صاحب نظر نگیرد نادیده هم چو دیده
گر ناله نزاری روزی رسد به گوشت
چون بشنوی نگیری بر خویش ناشنیده
رازی که با تو دارم سرّی که با تو گفتم
زنهار تا نگویی با هیچ آفریده
میدار یاد ما را ما خود کهایم بی تو
ناممکن است از تو امّید ما بریده
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.