۲۸۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸۸

نگهت فتنه‌گر و عربده‌سازست هنوز
سرمه در چشم تو، همخانه نازست هنوز

تازه شد دوستی ما به خط تازه تو
ناز کن، ناز که آغاز نیازست هنوز

راه نزدیک حرم، سعی مرا ناقص کرد
لیک شادم که ره شوق درازست هنوز

خاک شد پیکر محمود و ز تاثیر وفا
دل او در شکن زلف ایازست هنوز

شد ز میخانه و خم کعبه مقصد نزدیک
چشم کج‌بین به ره دور حجازست هنوز

آتش حسن تو ننشسته هنوز از گرمی
دل خلقی ز تو در سوز و گداز است هنوز

گرچه نبود سر مویی ز حقیقت خالی
دل قدسی ز پی عشقِ مجازست هنوز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.