هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین، بیانگر احساسات شاعر درباره عشق، جدایی و رنج‌های عاطفی است. شاعر از بی‌قراری، بی‌توجهی معشوق و دردهای روحی خود سخن می‌گوید و با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند جغد در ویرانه، پروانه و شعله، و لاله غرق در خون، عمق اندوه خود را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق و تصاویر شاعرانه پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و اندوه نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۲۹۵

تو و گشت چمن ای گل، من و کاشانه خویش
خاطرم ساخته چون جغد به ویرانه خویش

گر قرارت نبود پهلوی من جرم تو نیست
شعله بی‌طاقتی آموخت ز پروانه خویش

شکر آن طره چه گوییم، که هرگز ننهاد
منت سلسله بر گردن دیوانه خویش

قدمی رنجه کن ای دوست، که چون مردم چشم
کردم آراسته از لخت جگر، خانه خویش

آنکه بر زلف خود از ناز تغافل دارد
موبه‌مو یافته حال دلم از شانه خویش

غرق خون چون ورق لاله بود اوراقش
هر کتابی که کنم خطبه‌اش افسانه خویش

ناله خشک‌لبان را اثری هست، ازان
قدسی انگشت زند بر لب پیمانه خویش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.