هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساس تنهایی و ناامیدی خود در جهان سخن می‌گوید. او از نبود وفا و عشق در زندگی شکایت دارد و احساس می‌کند زودتر از موعد از این دنیا رفته است. با این حال، او به عشق به عنوان تنها حقیقت پایدار اشاره می‌کند و از سفر روحانی خود در جستجوی معنا می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و جستجوی معنا نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۲۸

به گلشن تنگدل چون غنچه زادم، شادمان رفتم
ندیدم در چمن بوی وفایی، زود از آن رفتم

ز من نشنید نام رنگ و بو، باد صبا هرگز
چو گل یا رب ازین گلشن چرا پیش از خزان رفتم

چو راه عشق طی گردید، یک جا بودشان منزل
چو آواز جرس دنباله هر کاروان رفتم

ندانم از کدامین کو، رساندم چون صبا گردی
که گل بشکفت بر رویم، چو سوی بوستان رفتم

پی هر ذره چون خورشید سر بردم به هر روزن
ندیدم غیر عشق از کعبه تا دیر مغان رفتم

به کوی گلرخان، چون عشق، قدسی پای محکم کن
که من در هجر ایشان از هوس دنبال جان رفتم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.