هوش مصنوعی: متن به بیان رابطهٔ عرفانی و پرابهام بین انسان و خدا می‌پردازد. خداوند دوستان خود را با لطف هدایت می‌کند، برخی را با انس مست می‌سازد و برخی دیگر را در وحشت غرق می‌کند. او گاه نزدیک است و گاه دور، گاه آشکار می‌شود و گاه پنهان. این نوسان باعث سردرگمی و بی‌تابی بندگان می‌شود. در پایان، شاعر از غم و تنهایی خود می‌گوید و از خداوند طلب روشنایی و پایان شب تاریک زندگی را دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی عبارات مانند 'غرق شدن در دریای دهشت' یا 'شب انتظار' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

مناجات شمارهٔ ۱۹۸

الهی تو دوستان خود را به لطف پیدا گشتی تا قومی را بشراب انس مست کردی، قومی را به دریای دهشت غرق کردی، ندا از نزدیک شنوانیدی و نشان از دور دادی ف رهی را باز خواندی و آنگاه خود نهان گشتی از وراء پرده خود را عرضه کردی و به نشان بزرگی خود را جلوه نموده تا آن جوانمردانرا در وادی دهشت گم کردی، و ایشان را در بیتابی و بی توانی سر گردان کردی ف داور آن داد خواهان تویی و داد ده آن فریاد کنان تویی و دیت آن کشتگان تویی، تا آن گُم شده کی به راه آید و آن غرق شده کُجا به کران افتد، و آن جانهای خسته کُجا بیاسایند، و این قصهٔ نهانی را کی جواب آید و شب انتظار آنان را کی بامداد آید ؟

یار از غم من خبر ندارد گویی
یا خواب به من گُذر ندارد گویی

تاریک تر است هر زمانی شب من
یارب شب من سحر ندارد گویی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:مناجات شمارهٔ ۱۹۷
گوهر بعدی:مناجات شمارهٔ ۱۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.