۳۱۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲

از پیرهنت بویی آمد به گلستان ها
کردند پر از نکهت گل ها همه دامان ها

با رشته همه چاکی شد دوخته وین طرفه
کز رشته زلف تست این چاک گریبان ها

تا خوان جمالت را آراسته به سبزی خط
افکند لب لعلت شوری به نمکدان ها

گر زلف بر افشانی در پا کنی سرها
چون لب به حدیث آری بر باد دهی جان ها

دیدار رقیب از دور افزود مرا گریه
از ابر سیه باشد افزونی باران ها

بیمار ترا محرم شربت دهد و مرهم
بی چاشنی دردت فریاد ز درمان ها

عیش و طرب عاشق درد و غم یار آمد
گر نیست گمان اینها باشد دگرت آنها

عید و کمال ار یار دارد سر قربانی
ما نیز یکی باشیم از جمله قربان ها
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.