هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از عشق، دلباختگی، رنجهای عاشقانه و مفاهیمی مانند شمع و پروانه، اشک و خاک، و زلف پیچپیچ سخن میگوید. شاعر با استفاده از استعارهها و تشبیههای زیبا، حالات روحی و احساسی خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی احساسی دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۳۹
در سر زنجیر زلف او دل دیوانه رفت
نکته زان لب شنید و جانب میخانه رفت
سرگذشتی گفتم از دل آتش جان شعله زد
گرم شد هنگامه خوابم بر سر افسانه رفت
آگه از سوز دل ما دل فروزانند و بس
شمع داند آنچه شبها بر سر پروانه رفت
بر خورد یک روز دانم عاشق از کشت مراد
اینچنین کز اشک او در خاک چندین دانه رفت
در دل ریشم خیال آن در زلف پیچ پیچ
راست مار گنج را ماند که در ویرانه رفت
جای تاریک است زلفت بی شعاع آینه
کس نمی بارد بر آن راه چو مو جز شانه رفت
برد دست آویز جان و سر چو رفت آنجا کمال
عاشق درویش هرجا رفت درویشانه رفت
نکته زان لب شنید و جانب میخانه رفت
سرگذشتی گفتم از دل آتش جان شعله زد
گرم شد هنگامه خوابم بر سر افسانه رفت
آگه از سوز دل ما دل فروزانند و بس
شمع داند آنچه شبها بر سر پروانه رفت
بر خورد یک روز دانم عاشق از کشت مراد
اینچنین کز اشک او در خاک چندین دانه رفت
در دل ریشم خیال آن در زلف پیچ پیچ
راست مار گنج را ماند که در ویرانه رفت
جای تاریک است زلفت بی شعاع آینه
کس نمی بارد بر آن راه چو مو جز شانه رفت
برد دست آویز جان و سر چو رفت آنجا کمال
عاشق درویش هرجا رفت درویشانه رفت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.