هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، به توصیف زیبایی‌های معشوق و رنج‌های عاشق می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند زلف مشکین، لعل لب، و سیب زنخدان، معشوق را می‌ستاید و از جفا و سنگدلی او شکوه می‌کند. همچنین، از غم و اندوه خود سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به حال او رحم کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از برخی اصطلاحات و تشبیهات پیچیده، درک شعر را برای سنین پایین دشوار می‌کند.

شمارهٔ ۱۷۲

زلف تو از غالیه مشکین ترست
اشک من از لعل تو رنگین ترست

از شکر انگور سمرقندیان
سیب زنخدان تو شیرین ترست

داد ز دستت که ز ترکان مست
چشم جفا کیش تو بیدین ترست

گر به مساکین نظری میکنی
بر دل من، کز همه مسکین ترست

نسبت خارا نکنم با دلت
چون دل بی رحم تو سنگین ترست

گر به سر غمزدگان میروی
خاطر من از همه غمگین ترست

گرچه لبت خشک شد از غم کمال
چهره ات از دیده خونین ترست
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.