هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر اشتیاق و عشق شدید به معشوق است. شاعر از درد فراق و تشنگی وصل میگوید و معشوق را به آب حیات و شمع جهانتاب تشبیه میکند. همچنین، تأثیر عشق معشوق بر زاهد و عاشق را توصیف میکند و از اشکهای حسرت و شوق لبان معشوق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.
شمارهٔ ۳۶۶
تشنه وصل تو را بی تو اگر خواب آمد
هیچ شک نیست که در دیده او آب آبد
هر کس آن بخت ندارد که سوی آب حیات
برود همچو خضر تشنه و سیراب آید
پرده از روی برانداز که هر سوخته یی
همچو پروانه سوی شمع جهانتاب آید
زاهد شهر چو بیند خم ابروی تو را
بعد ازین مست چو چشم تو به محراب آید
هست دریوزه ما وصل تو و هر نفسی
بر درت عاشق بیچاره بدین باب آید
تا کی از حسرت لعل لبت ای مردم چشم
اشک من زرد به رخساره چو سیماب آید
هست از شوق لبت اینهمه گفتار کمال
طوطی آری به حدیث از شکر ناب آید
هیچ شک نیست که در دیده او آب آبد
هر کس آن بخت ندارد که سوی آب حیات
برود همچو خضر تشنه و سیراب آید
پرده از روی برانداز که هر سوخته یی
همچو پروانه سوی شمع جهانتاب آید
زاهد شهر چو بیند خم ابروی تو را
بعد ازین مست چو چشم تو به محراب آید
هست دریوزه ما وصل تو و هر نفسی
بر درت عاشق بیچاره بدین باب آید
تا کی از حسرت لعل لبت ای مردم چشم
اشک من زرد به رخساره چو سیماب آید
هست از شوق لبت اینهمه گفتار کمال
طوطی آری به حدیث از شکر ناب آید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.