هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و فداکاری در برابر معشوق سخن می‌گوید. شاعر بیان می‌کند که حاضر است همه چیز را فدا کند و در برابر معشوق سر تسلیم فرود آورد. او از عشق بی‌قید و شرط و پذیرش هرگونه جفا سخن می‌گوید و عشق را بالاتر از همه ارزش‌های دنیوی می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات شعر نیاز به دانش ادبی و عرفانی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

شمارهٔ ۸۰۵

نقد جان چیست که در دامن جانان ریزم
گر بخواهد ز سر هر دو جهان برخیزم

بی گناه در همه نیغم بزند بار عزیز
ادب آنست که گردن نهم و نستیزم

رسم باشد که گریزند غلامان ز جفا
من غلام تو چنانم که کشی نگریزم

در رحمت بگشایند به رویم فردا
گر بود سلسله زلف تو دستاویزم

می برد از شکر ناب به شیرینی دست
با * حدیث لب او نکته درد آمیزم

گر گناهست چنین روی به دیدن چو کمال
من نه آنم که ازین گونه گنه پرهیزم

من که خوارزم گرفتم به سخنهای غریب
نبود میل عراق و هوس تبریز ممه
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.