۲۶۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۳۳

سالها گر بنویسم صفت مشتاقی
ماند از شوق تو صد ساله حکایت باقی

غایت ابرویش از دیده دلا حاضر باش
ترسمت بشکنی این شبشه که دور از طاقی

غمزهات هیچ فروداشت ز تیزی نکند
تا به آن زخمه نو در ره زدن عشانی

ای خوش آن مجلس خالی شده از مدعیان
مانده از می قدری باقی و آن لب ساقی

عمر باقی به جز این نیست که در خلوت انس
دست در گردن بار افکنی و الباقی

خال بر گوشه ابروی تو بی مکری نیست
نبود گوشه نشین بی حیل و زراقی

همه نقش خط و خال است به دیوان کمال
لیس الأ رقم العشق على اوراقی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.