هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و ستایش معشوق سخن می‌گوید. او از ملامت دشمنان و بدگویان در راه عشق شکایت دارد و تأکید می‌کند که عاشقان باید زیبایی معشوق را ببینند و از تهمت‌های دیگران نهراسند. شاعر همچنین به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره می‌کند و از تأثیر عمیق عشق بر روح و روان سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌های به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۱۶۴

ملامت می کند دشمن مرا در عشق ورزیدن
به چشم عاشقان باید جمال شاهدان دیدن

نگردانند بدگویان مرادوراز نکورویان
به آواز سگان نتوان ز کوی دوست گردیدن

میان خلق می باید که عاشق راز نگشاید
ولی هرگز نمی شاید به گل خورشید پوشیدن

ملامت با دپندارم چووصل دوست می خواهم
به هر بادی نمی شاید چو برگ بیدلرزیدن

تورا ای ماه خرگاهی رسد بر دلبران شاهی
باید جمله خوبان را زمین پیش تو بوسیدن

از روی خوب می بینم جهان پر فتنه و غوغا
وزینجاگشت هم پیدا طریق بت پرستیدن

از عکس روی چون ماهت به شب روشن شود راهت
کسی را سوی خرگاهت نباید راه پرسیدن

تماشا را اگر روزی میان باغ بخرامی
نباشد باغبانان را دگر پروای گل چیدن

دهان غنچه خوش باشد سحر که چون شود خندان
ولی ذوقی دگر دارد لبت هنگام خندیدن

به صورت سرو می ماند به بالای خوشت لیکن
چه داند سرو بی معنی چنین شیرین خرامیدن

اگر بیرون کند بلبل ز سر سودای روی گل
بود امکان که باز آید همام از عشق ورزیدن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.