هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و شیفتگی به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که هیچ چیز در جهان به زیبایی معشوق نیست. او از دیدن معشوق و جمال او سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که عاشقان و عارفان به دنبال روی معشوق هستند، نه گل‌های بهشت. شاعر همچنین از غیرت و هوس‌های عاشقانه و دام‌های عشق صحبت می‌کند و در نهایت به زیبایی بی‌نظیر معشوق و نگاه خوش او اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۸۶

توبه کردم که نخوانم دگرت ماه و پری
همه در حسرت خاکی که برو می گذری

تا به بینیم نظیرت به جهان گردیدیم
هر یکی را هوس آن که کجا می نگری

عارفان روی تو جویند نه گلهای بهشت
باز دیدم نه به اندازه نور بصری

میدهد زلف تو را باد صبا تشویشی
مگر ای باد تو از غیرت ما بی خبری

مگذر بر سر زلفش که گرفتار شوی
جان ازین دام به هم بر شده بیرون نبری

هوس آن بود که حسنت همگی در یابم
راز معشوق نگوید به نسیم سحری

می روی دیده مردم نگران از چپ و راست
هر چه دیدیم و شنیدیم از آن خوبتری

التفاتی نکند سوی کسی چشم خوشت
نیکوان را همه دیدیم تو چیزی دگری

عاشقی را که بود غیرت صحبت چو همام
عقلشان می کند اقرار به صاحب نظری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.