هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بررسی عناصر طبیعی مانند آتش، باد، خاک و آب می‌پردازد و آنها را به عنوان ابزارهایی در دست خداوند توصیف می‌کند که تحت فرمان او عمل می‌کنند. شعر همچنین به داستان‌های قرآنی و پیامبران اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه این عناصر در خدمت اهداف الهی قرار گرفته‌اند. در نهایت، شعر به این نکته می‌پردازد که همه چیز در جهان تحت اراده خداوند است و هیچ چیز بدون اجازه او اتفاق نمی‌افتد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و دینی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از داستان‌های قرآنی و مفاهیم فلسفی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در سنین بالاتر دیده می‌شود.

بخش ۴۰ - عتاب کردن آتش را آن پادشاه جهود

رو به آتش کرد شَهْ کِی تُندخو
آن جهانْ سوزِ طبیعی خوت کو؟

چون نمی‌سوزی؟ چه شُد خاصیَّتَت؟
یا زِ بَختِ ما دِگَر شُد نیَّتَت؟

می‌نَبَخشایی تو بر آتش‌پَرَست
آن کِه نَپْرَستد تو را، او چون بِرَست؟

هرگز ای آتش تو صابِر نیستی
چون نَسوزی؟ چیست؟ قادر نیستی؟

چَشمْ‌بَند است این، عَجَب یا هوش‌بَند
چون نَسوزانَد چُنین شُعله‌یْ بُلَند؟

جادویی کَردَت کسی یا سیمیاست؟
یا خِلافِ طَبْعِ تو از بَختِ ماست؟

گفت آتش مَن هَمانَم، ای شَمَن
اَنْدَر آ تا تو بِبینی تابِ من

طَبْعِ مَن دیگر نگشت و عُنْصُرَم
تیغِ حَقَّم، هم به دَستوری بُرَم

بر دَرِ خَرگَه سگانِ تُرکَمان
چاپلوسی کرده پیشِ میهمان

وَرْ به خَرگَهْ بُگْذرد بیگانه‌رو
حَمله بینَد از سگانْ شیرانه او

من زِ سگ کَم نیستم در بَندگی
کَم زِ تُرکی نیست حَقْ در زندگی

آتَشِ طَبْعَت اگر غمگین کُند
سوزش از اَمرِ مَلیکِ دین کُند

آتَش طَبْعَت اگر شادی دَهَد
اَنْدَرو شادی مَلیکِ دین نَهَد

چون که غَم‌بینی تو اِسْتِغْفار کُن
غم به اَمرِ خالِق آمد کارْ کُن

چون بِخواهَد عینِ غمْ شادی شود
عینِ بَندِ پایْ آزادی شود

باد و خاک و آب و آتش بَنده‌اند
با من و تو مُرده، با حَقْ زنده‌اند

پیشِ حَقْ آتش همیشه در قیام
هَمچو عاشقْ روز و شب پیچان مُدام

سنگ بر آهن زنی، بیرون جَهَد
هم به اَمرِ حَقْ قَدَم بیرون نَهَد

آهن و سنگِ سِتَم بَر هَم مَزَن
کین دو می‌زایند هَمچون مَرد و زَن

سنگ و آهنْ خود سَبَب آمد، وَلیک
تو به بالاتَر نِگَر، ای مَردِ نیک

کین سَبَب را آن سَبَب آوَرْد پیش
بی‌سَبَب کِی شُد سَبَب هرگز زِ خویش؟

و آن سَبَب‌ها کَانْبیا را رَهْبَرند
آن سَبَب‌ها زین سَبَب‌ها بَرتَرند

این سَبَب را آن سَبَب عامِل کُند
باز گاهی بی‌بَر و عاطِل کُند

این سَبَب را مَحْرَم آمد عقل‌ها
وان سَبَب‌ها راست مَحْرَمْ اَنْبیا

این سَبَب چِه بْوَد؟ به تازی گو رَسَن
اَنْدَرین چَهْ این رَسَن آمد به فَن

گَردشِ چَرخه رَسَن را عِلَّت است
چَرخه گَردان را ندیدن، زَلَّت است

این رَسَن‌هایِ سَبَب‌ها در جهان
هان و هان زین چَرخِ سَرگَردان مَدان

تا نَمانی صِفْر و سَرگردانْ چو چَرخ
تا نَسوزی تو زِ بی‌مغزی چو مَرْخ

بادْ آتش می‌خورَد از اَمرِ حَق
هر دو سَرمَست آمدند از خَمْرِ حَق

آبِ حِلْم و آتشِ خَشم ای پسر
هم زِ حَق بینی، چو بُگْشایی بَصَر

گَر نبودی واقِف از حَقْ جانِ باد
فَرق کِی کردی میانِ قومِ عاد؟

هود گِردِ مؤمنان خَطّی کَشید
نَرم می‌شُد باد کان‌جا می‌رَسید

هرکِه بیرون بود زان خَط جُمله را
پاره پاره می‌گُسَست اَنْدَر هوا

هم چُنین شَیْبانِ راعی می‌کَشید
گِردْ بَر گِردِ رَمه خَطّی پَدید

چون به جُمعه می‌شُد او وَقتِ نماز
تا نیارَد گُرگ آن‌جا تُرکْ ‌تاز

هیچ گُرگی دَر نَرفتی اَنْدَر آن
گوسفندی هم نگشتی زان نِشان

بادِ حرصِ گُرگ و حرصِ گوسفند
دایره‌یْ مَردِ خدا را بود بَند

هم‌چُنین بادِ اَجل با عارفان
نَرم و خوش هَمچون نَسیم گُلْسِتان

آتشْ ابراهیم را دَندان نَزَد
چون گُزیده‌یْ حَق بُوَد، چونَش گَزَد؟

زآتشِ شَهوت نَسوزد اَهْلِ دین
باقیان را بُرده تا قَعْرِ زَمین

موجِ دَریا چون به اَمرِ حَقْ بِتاخت
اَهْلِ موسی را زِ قبْطی واشِناخت

خاک، قارون را چو فرمان دَر رَسید
با زَر و تَختَش به قَعْرِ خود کَشید

آب و گِلْ چون از دَمِ عیسی چَرید
بال و پَر بُگْشاد، مُرغی شُد پَرید

هست تَسْبیحَت بُخارِ آب و گِل
مُرغِ جَنَّت شُد زِ نَفْخِ صِدقِ دل

کوهِ طور از نورِ موسی شُد به رَقص
صوفیِ کامل شُد و رَست او زِ نَقْص

چه عَجَب گَر کوهْ صوفی شُد عزیز
جسمِ موسی از کُلوخی بود نیز
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۴۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۹ - کژ ماندن دهان آن مرد کی نام محمد را صلی‌الله علیه و سلم بتسخر خواند
گوهر بعدی:بخش ۴۱ - طنز و انکار کردن پادشاه جهود و قبول ناکردن نصیحت خاصان خویش
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.