۱۲۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷

می چون سبو کشید، لب می پرست ما
در کارگاه سعی، نجنبید دست ما

ما کرده ایم دانه ی دل در زمین عشق
از آسیای چرخ نیاید شکست ما

امروز، زاهد از لب ما بوی می شنید
ای بی خبر ز بزم شراب الست ما

پا در زمین نشئه ی عشرت فشرده ایم
باشد چو تاک، میکده ها زیر دست ما

خمخانه ها تهی شد و ما تشنه لب حزین
می، شد کبابِ حوصله ی دیر مست ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.