هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از مولانا یا شاعری با سبک مشابه است که به موضوعات عشق، فداکاری، و شناخت خود می‌پردازد. شاعر از پرده‌های پندار گذر کرده و به حقیقت عشق رسیده است. او از فداکاری در راه عشق، رنج‌های عاشقانه، و شناخت ارزش‌های درونی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و استعاری نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۱۳

شق کرده ایم پردهٔ پندار خویش را
بی پرده دیده ایم رخ یار خویش را

در بیعگاه عشق به نرخ هزار جان
ما می خریم ناز خریدار خویش را

مرهم چه احتیاج؟ که عاشق ز سوز عشق
خواباند در نمک، دل افگار خویش را

از نقش پا به خاک رهت ما فتادگان
افزوده ایم پستی دیوار خویش را

آن بلبلم که می گذرانم به زیر بال
ایام شادمانی گلزار خویش را

از شمعم ای صبا، دم افسرده دور دار
بگذار تا تمام کنم کار خویش را

از برگ و بار عاریت ای نخل باد دست
سنگین مساز، دوش سبکبار خویش را

ای جذبه همّتی که درین دشت پُر فریب
گم کرده ایم قافله سالار خویش را

در کام زاغ، طعمهٔ طوطی مکن، حزین
بشناس قدر کلک شکر بار خویش را
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.