هوش مصنوعی: این شعر از عشق و جنون ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از رنج‌ها و حسرت‌های عشق می‌نالد و از تأثیرات عمیق آن بر زندگی خود یاد می‌کند. او از ویرانی‌های ناشی از حوادث و غم‌های عشق می‌گوید، اما در عین حال، عشق را جلوه‌گاه زیبایی‌ها می‌داند.
رده سنی: 16+ مضمون شعر شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و حسرت‌های عاطفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا، فهم آن را برای سنین پایین دشوار می‌سازد.

شمارهٔ ۲۲

ز عشق، شور جنون شد، یک از هزار مرا
سواد سنبل خط، شد سیه بهار مرا

به وادیی زده عشق تو پنجه در خونم
که شمع، دیدهٔ شیر است، بر مزار مرا

شکار بسمل من زندگی ز سر گیرد
اگر رسد به سر آن نازنین سوار مرا

دیار عشق بود جلوه گاه شاهد حسن
به دیده سرمه کشد خاک این دیار مرا

ز سیل حادثه، ویرانه ام چه غم دارد؟
غبار خاطر من سازد استوار مرا

ز حسرت گل رخسارهٔ سمن بویی
نگه به پیرهن دیده، گشته خار مرا

حزین اگر خلفی زیب دودمانم نیست
بس است این غزل تازه، یادگار مرا
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.