هوش مصنوعی:
این شعر از عشق نافرجام، درد فراق و اندوه عمیق سخن میگوید. شاعر از اشکهای بیپایان، دل خونین و ناتوانی در فراموشی عشق مینالد. تصاویری مانند «رگ ابر بهار»، «جگر لاله زار» و «رگ سنگ مزار» نشاندهندهی غم و اشتیاقی آمیخته با طبیعت است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاطفی مانند عشق ناکام، اندوه وجودی و استعارههای پیچیدهی ادبی ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین درک ظرافتهای تصاویر شاعرانه (مانند «رگ سنگ مزار») نیاز به بلوغ ذهنی دارد.
شمارهٔ ۳۱
از چاره عاجزم مژه اشکبار را
ساکن چه سان کنم؟ رگ ابر بهار را
نتوان ستردن از دل خون گشته داغ عشق
ناخن عبث مزن، جگر لاله زار را
دایم شمرده از دل روشن ضمیر خوبش
چون صبح می کشم نفس بی غبار را
دل در کفن، ز شوخی مژگان کافری
آورده در تَپش، رگ سنگ مزار را
تا تن به جاست، جوهر جان را صفا مجوی
آیینه در غبار بود، زنگبار را
روزی که شد خمار غمت قسمت حزین
چشم تو برد مستی دنباله دار را
ساکن چه سان کنم؟ رگ ابر بهار را
نتوان ستردن از دل خون گشته داغ عشق
ناخن عبث مزن، جگر لاله زار را
دایم شمرده از دل روشن ضمیر خوبش
چون صبح می کشم نفس بی غبار را
دل در کفن، ز شوخی مژگان کافری
آورده در تَپش، رگ سنگ مزار را
تا تن به جاست، جوهر جان را صفا مجوی
آیینه در غبار بود، زنگبار را
روزی که شد خمار غمت قسمت حزین
چشم تو برد مستی دنباله دار را
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.