هوش مصنوعی: این شعر از حزین لاهیجی، بیانگر درد و رنج عاشقانه و ملامت‌های عشق است. شاعر از دوری یار و ماندن در قافلهٔ عشق می‌گوید و با اشاره به رنج‌های عاشقانه، بر استواری و صبر در راه عشق تأکید می‌کند. همچنین، او از آزادگی و نام نیک در عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و ملامت‌های آن نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۴

طی می شود از مصرع آهی گلهٔ ما
طالع به وصال تو نویسد صلهٔ ما

یاران سبک سیر، رسیدند به منزل
چون نقش قدم، مانده به جا قافلهٔ ما

شایستهٔ برق است به صحرای ملامت
خاری که به خون تر نشد از آبلهٔ ما

پیرانه سر، آزادگی از عثثت نداربم
رگها شده درگردن ما، سلسلهٔ ما

ای بی خبران پای طلب رنجه مسازید
نزدیکتر از ماست به ما، مرحلهٔ ما

گر موج زند بر لب ما، تلخی عالم
هرگز نزند چین به جبین حوصلهٔ ما

دستان زن مستیم حزین ، تا نفسی هست
از عشق، نکونام بود سلسلهٔ ما
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.