۱۶۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۴

طی می شود از مصرع آهی گلهٔ ما
طالع به وصال تو نویسد صلهٔ ما

یاران سبک سیر، رسیدند به منزل
چون نقش قدم، مانده به جا قافلهٔ ما

شایستهٔ برق است به صحرای ملامت
خاری که به خون تر نشد از آبلهٔ ما

پیرانه سر، آزادگی از عثثت نداربم
رگها شده درگردن ما، سلسلهٔ ما

ای بی خبران پای طلب رنجه مسازید
نزدیکتر از ماست به ما، مرحلهٔ ما

گر موج زند بر لب ما، تلخی عالم
هرگز نزند چین به جبین حوصلهٔ ما

دستان زن مستیم حزین ، تا نفسی هست
از عشق، نکونام بود سلسلهٔ ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.