هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غزل است که در آن شاعر از عشق، دل‌بستگی، و رنج‌های عاشقی سخن می‌گوید. او از نگاه معشوق، وفاداری، و درد فراق می‌نالد و از دنیایی می‌گوید که در تسخیر مژگان معشوق است. همچنین، اشاره‌ای به انتقاد زاهدان از مستان دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعارات شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۵۳

مشکل افتاد عجب کار من حیران را
دل مگر یاد دهد، مهر و وفا جانان را

اوّل از چشم تو، خونریز نگاهی دیدم
می توان یافت ز آغاز وفا، پایان را

دو جهان، بسمل مژگان شکار افکن توست
پی صید که، دگر بر زده ای دامان را؟

پاس دلهای اسیران وفا، رسم خوشیست
سرو من، شانه مکش طرهٔ مشک افشان را

چه شود کز تو دمی خاطرم آسوده شود؟
مکش از سینهٔ من یک دو نفس پیکان را

ترک چشمت دگر از دل چه توقّع دارد؟
باج هرگز نبود، مملکت ویران را

در بهار خط آن ساقی گلچهره، حزین
زاهد آیا به چه رو، طعنه زند مستان را؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.