هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر درد و رنج دل عاشق است که در راه عشق، زار و نزار شده و با وجود بی‌وفایی و سست‌عهدی معشوق، همچنان بر عهد خود پایدار است. شاعر از بی‌قراری و بی‌صبری دل خود می‌نالد و از فراق و دوری معشوق شکوه می‌کند. در عین حال، دل همچنان اسیر زلف یار و عشق اوست و حتی در درد و رنج نیز همراه یار می‌ماند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق، درد و رنج عشق، و برخی اشارات نمادین به مفاهیم مانند 'غرقه به خون' و 'بر سر دار' است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل شعر نیاز به آشنایی با اصطلاحات و تشبیهات شعر کلاسیک فارسی دارد.

شمارهٔ ۵۴

گر در رَهِ عشق تو به کار است دل ما
دریاب که بس زار و نزار است دل ما

نگشود مرا غنچه، سرانگشت نسیمی
گویا که فراموش بهار است دل ما

در خاک تپان، غرقه به خون، چاک به دامن
از غمزهٔ آن شیر شکار است، دل ما

دل بردن ما باعث مغروری او شد
آیینهٔ خودبینی یار است دل ما

دیرینه بود، الفت دیوانه به زنجیر
با سلسله زلف تو، یار است دل ما

گر صبر بود، درد به درمان رسد آخر
فریاد که بی صبر و قرار است دل ما

ای گل تو اگر عهد و وفا سست گرفتی
هم بر سر آن عهد و قرار است دل ما

ای شاخ گل، از آرزوی طوف حریمت
سرگشته تر از باد بهار است دل ما

زین جرم،که شد پرده دَرِ راز محبت
منصور صفت، بر سر دار است دل ما

آن مرد نبردیم که در معرکه عشق
بر مرکب توفیق سوار است دل ما

داریم حزین این غزل از فیض فغانی
هر جا که رود، همره یار است دل ما
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.