هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از حزین لاهیجی به بیان قدرت بیپایان عشق و نابودی خود در برابر معشوق میپردازد. شاعر از سیل عشق، پروانهوار گرد محفل معشوق گشتن، وحدت با یار پس از زوال خود، و سختیهای راه عشق سخن میگوید.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده در شعر، درک آن را برای مخاطبان جوانتر دشوار میسازد. این متن برای کسانی مناسب است که با ادبیات عرفانی آشنایی اولیه دارند.
شمارهٔ ۹۹
عنان ریز است از هرسو، سپاه عشق بر دلها
نپرسد سیل بی زنهار، هرگز راه منزلها
فروغ شعلهٔ رخسار شمع آشنارویی
مرا پروانهٔ سرگشته دارد گرد محفل ها
چو شق شد پردهٔ پندار، دل با یار پیوندد
خودی چون محو شد، از پیش پا برخاست حایلها
نیم آزرده جان، هر چند چون دل عقده ای دارم
بود آسان به چنگ عشق آتش دست، مشکلها
حزین این ره قدم از دیده بیدار می باید
کجا از پای خواب آلوده آید طی منزلها؟
نپرسد سیل بی زنهار، هرگز راه منزلها
فروغ شعلهٔ رخسار شمع آشنارویی
مرا پروانهٔ سرگشته دارد گرد محفل ها
چو شق شد پردهٔ پندار، دل با یار پیوندد
خودی چون محو شد، از پیش پا برخاست حایلها
نیم آزرده جان، هر چند چون دل عقده ای دارم
بود آسان به چنگ عشق آتش دست، مشکلها
حزین این ره قدم از دیده بیدار می باید
کجا از پای خواب آلوده آید طی منزلها؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.