هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق و عشق الهی است. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند باده، شمع، و میکده، عمق علاقه و رضایت خود را از کمترین نشانه‌های محبت معشوق بیان می‌کند. او به جای آرزوهای بزرگ، به کوچکترین توجهات قانع است و عشق را به عنوان تنها چیزی که نیاز دارد، می‌ستاید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها مانند باده و میکده نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.

شمارهٔ ۱۹۱

به تن ز بادهٔ عشق تو رنگ و بو کافی ست
همین قدر که نمی هست در سبو، کافی ست

چه باک ساقی، اگر دور می به ما نرسد
ز جرعهٔ تو، لبم مست آرزو کافی ست

به رنگ شمع به سر نیست فکر سامانم
که آه در جگر و گریه در گلو کافی ست

درین نیم که رسد تن به وصل یا نرسد
همین که عمر شود صرف جستجو کافی ست

سبق چو آینه حیرانیم نمی خواهد
همین قدر که شوم با تو روبرو کافی ست

اگر ز تصفیه مطلب صفاست صوفی را
همین که خرقه به می داد شستشو کافی ست

هوای سنبل و ریحان بس است بلبل را
مرا شمیمی از آن جعد مشک بو کافی ست

مرا به دوزخ هجر، ای صنم عذاب مکن
برای سوختنم، عشق شعله خو کافی ست

دهان شکوهٔ زخمی که در دل است مرا
اگر به تار نگاهی کنی رفو، کافی ست

شراب اگر نبود، آتشم به ساغر کن
گدای میکده را شعله در کدو کافی ست

برای جلوهٔ یار است شیشه خانهٔ دل
ز گرد هستی اگر یافت رفت و رو کافی ست

گر جواب نیامد غمین مباش حزین
به طور عشق تو را ذوق های و هو کافی ست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.