هوش مصنوعی: این شعر از حزین لاهیجی، شاعر ایرانی، سرشار از تصاویر شعری و استعاره‌های زیبا است که عشق، شوریدگی، و سوزش درونی را به تصویر می‌کشد. شاعر از عشق و مستی، کفر و دین، و سوزش دل‌ها سخن می‌گوید و با استفاده از عناصر طبیعت مانند آتش، گل، و بادیه، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات به کفر و دین نیاز به درک بالاتری از مفاهیم فلسفی و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۹۲

زان شراری که نهان در دل خارا می سوخت
شمع در انجمن و لاله به صحرا می سوخت

بود از ساقی ما دوش، ز بس مجلس گرم
رنگ در ساغر گل، باده به مینا می سوخت

رخ ز می با که برافروخته بودی که ز رشک
طرفه آتشکده ای، در دل شیدا می سوخت؟

مست من کاش ز میخانه برون می آمد
مفتی مدرسه را، دفتر فتوا می سوخت

سینهٔ چاک ز بس آتش سودای تو داشت
آب در آبلهٔ بادیه پیما می سوخت

کفر دین را نگهت، برق به خرمن زده است
شیخ در صومعه، ترسا به کلیسا می سوخت

شمع سان روی تو در چشم ترم آتش زد
خس و خار مژه ام، در دل دریا می سوخت

عشق در سینهٔ من نقش تعلّق نگذاشت
دل گرمم، خس و خاشاک تمنّا می سوخت

ز آتش جلوهٔ من، شهر کباب است حزین
آه ازین برق که در خرمن دلها می سوخت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.