هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از عشق نافرجام و رنج‌های ناشی از آن می‌گوید. او از نگاه معشوق، نارسایی ساقی (نماد عدم دستیابی به معشوق)، و فراق یار سخن می‌گوید و احساس می‌کند که همچون شمع در آتش عشق می‌سوزد. در نهایت، او خود را مانند تخم سوخته در خاک می‌بیند که در انتظار معشوق می‌سوزد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ای است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فراق و رنج عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۹۴

نگاه گوشهٔ آن چشم میگسارم سوخت
ز نارسایی ساقی، دل فگارم سوخت

هنوز بلبل و پروانه در عدم بودند
که عشق روی تو گل کرد و خارخارم سوخت

به جام غنچهٔ نشکفته زهرخندی ریز
که ساقی لب لعل تو، در خمارم سوخت

چو شمع، یاد تو می ریخت آتش از چشمم
شب فراق تو، مژگان اشکبارم سوخت

حزین به تربت من یار سایه ای نفکند
چو تخم سوخته در خاک، انتظارم سوخت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.