هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از حزین، عشق و مستی معنوی در خرابات (نماد عالم عرفان) را توصیف می‌کند. شاعر از زیبایی‌های معنوی و جذبه‌های عرفانی سخن می‌گوید و خود را مست و شیفته این حالات می‌داند. او از گل‌ها، می، و نمادهای دیگر برای بیان حالات روحی خود استفاده می‌کند و در نهایت به عارف رومی اشاره می‌کند که در این خرابات، مسلمان است اما در دنیای عادی کافر به شمار می‌رود.
رده سنی: 18+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین ممکن است برخی مفاهیم مانند 'مستی' و 'خرابات' برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نیاز به توضیح داشته باشد.

شمارهٔ ۲۱۹

ای تازه به دیدار تو ایمان خرابات
رخساره و خطّت گل و ریحان خرابات

از زمزمه معذورم اگر مست و خرابم
دل می رود از دست به دستان خرابات

شمع و گل و می بر سر هم ریخته هرسو
جایی نتوان یافت به سامان خرابات

دود دل ما سنبل و ریحان مطراست
زخم جگر ما،گل خندان خرابات

در بهمن و دی آفت تاراج خزان نیست
عمری گذراندم به گلستان خرابات

مینای میش شب عوض شمع گذارند
از توبه مزاریست به میدان خرابات

داریم حزین ، این غزل از عارف رومی
او کافر خویش است و مسلمان خرابات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.