۱۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲۲

ز لنگر دل دیوانه، عشق بند گسست
گرانی غم من جذبه را کمند گسست

در آتش تو برآمد نهیب ناله من
رگ فغان به دل نازک سپند گسست

حدیث آن لب نوشین در انجمن کردم
مگس کمند هوس، از وصال قند گسست

کدام صبح نفس، گرم ناله پردازی ست
که رشتهٔ نفس شمع مستمند گسست؟

ز قصر رفعت دل دست کوته است حزین
کمند همّت ازین کنگر بلند گسست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.