هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، بیانگر اسارت دل و مرغ دل در دام عشق و هوس است. شاعر از اسارت دل در عشق نرگس‌های مست، گرفتاری مرغ دل در دام زلف معشوق، و جنون عشق سخن می‌گوید. در نهایت، تنها مرگ را راه رهایی از این اسارت می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند اسارت، جنون و مرگ نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۵۴

دل در هوس نرگس مستانه اسیر است
مرغ حرم امروز به بتخانه اسیر است

چون آبله ام بود دلی در کف و اکنون
در دست تو بد مست چو پیمانه اسیر است

مرغی نفتد بی طمع دانه به دامی
عنقای دل ماست که بی دانه اسیر است

فریاد که این مرغ دل بال شکسته
در دام سر زلف تو چون شانه اسیر است

شوریده دلم بازگرفتار جنون شد
زنجیر بیارید که دیوانه اسیر است

مرگش مگر آزاد کند ورنه حزین را
خاطر به غم فرقت جانانه اسیر است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.