هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و شوریدگی سخن میگوید و با تصاویری مانند بیابان قیامت، داغ نگونکرده، و دیوان قیامت، حالات عاشقانه و حزنآلود را به تصویر میکشد. شاعر از ناصح میخواهد که پرده از رسوایی او برندارد و به عشق و جنون خود اشاره میکند. همچنین، از شورش دل و پایان یافتن دکان قیامت در عشق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار بوده و ممکن است نیاز به تجربه و بلوغ فکری بیشتری داشته باشد.
شمارهٔ ۲۵۸
عشق است به دل شور بیابان قیامت
بر داغ نگون کرده نمکدان قیامت
ناصح، تو به رسوایی ما پرده مپوشان
این چاک گذشته ست ز دامان قیامت
در سنگ چه مقدار بود جلوه شرر را
تنگ است به مجنون تو میدان قیامت
امروز برد شورش دل رونق فردا
برچیده شد از عشق تو دکان قیامت
چون غنچه کشیده ست حزین ، سر به گریبان
از خجلت دیوان تو، دیوان قیامت
بر داغ نگون کرده نمکدان قیامت
ناصح، تو به رسوایی ما پرده مپوشان
این چاک گذشته ست ز دامان قیامت
در سنگ چه مقدار بود جلوه شرر را
تنگ است به مجنون تو میدان قیامت
امروز برد شورش دل رونق فردا
برچیده شد از عشق تو دکان قیامت
چون غنچه کشیده ست حزین ، سر به گریبان
از خجلت دیوان تو، دیوان قیامت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.